بهار جشن طبيعت است،
و طبيعت در جشن بهاري خويش آنقدر زيباست
که آدمي را مسحور خويش مي کند،
آن چنان که از سخن گفتن باز مي ماند
و حرف هايش، ناگفته،
در ژرفاي جانش انباريده مي شود.
به جاي او گنجشگان پرگو سخن مي گويند
و زبان گنجشگان يعني: بهار، برگ، بهار:
سکوت چيست به جز حرف هاي ناگفته؟
من از گفتن مي مانم، اما زبان گنجشگان
زبان زندگي جمله هاي جاري جشن طبيعت است
زبان گنجشگان يعني: بهار، برگ، بهار
زبان گنجشگان يعني: نسيم، عطر، نسيم